اندر حکایت ستمگران و کاذبان
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🍀برگی از #نهج_البلاغه
🍀#خطبه۴۸
🍀رسوایی دنیا و آخرت=ستمگری + دروغ پردازی
🌹🌹حضرت امیرمومنان فرمودند:
✅فَإِنَّ الْبَغْيَ وَ الزُّورَ يُوتِغَانِ الْمَرْءَ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ وَ يُبْدِيَانِ خَلَلَهُ عِنْدَ مَنْ يَعِيبُهُ وَ ……
✅ گردن کلفتی ودروغگو یی انسان را در دين و دنيا رسوا مي كند، و عيب او را نزد عيب جويان آشكار مي سازد، و تو مي داني آنچه كه از دست رفت باز نمي گردد،
🍀 گروهي باطل طلبيدند، و خواستند با تفسير دروغين، حكم خدا را دگرگون سازند، و خدا آنان را دروغگو خواند،
🍀 معاويه، از روزي بترس كه صاحبان كارهاي پسنديده خوشحالند، و تاسف مي خورند كه چرا عملشان اندك است، آن روز كساني كه مهار خويش در دست شيطان دادند سخت پشيمانند.
🍀تو ما را به داوري قرآن خواندي، در حالي كه خود اهل قرآن نيستي، و ما هم پاسخ مثبت به تو نداديم، بلكه داوري قرآن را گردن نهاديم. والسلام
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
ویژگی اهل بصیرت؟!
روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
✳️لوازم موفقیت در وفای به عهد ؛ در عرصه حفظ نظام اسلامی (بصیرت؛مجاهدت؛ استقامت و سربلندی در امتحانات)
[سوره آلعمران (3): آيه 76]
بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (76)
آرى، هر كس به عهد خويش وفا كند و تقوا داشته باشد، پس بىگمان خداوند پرهيزكاران را دوست مىدارد
✳️✳️✳️قرآن برای وفاداری مومنین به نظام اسلامی چهار صفت را لازم شمرده است:
1✅- بصیرت
بصیرت لازمه وفاداری مومنین است . قرآن اساساً آمده است برای بصیرتزایی، ایجاد بصیرت؛ «قد جاء کم بصائر من ربکم» (انعام/ 140) ای مردم به سوی شما قرآنی آمده است که میخواهد به شما بصیرت دهد. «من ربکم» و از ناحیه خدا برای ایجاد بصیرت آمده است.
با بصیرت میتوان هم درون جامعه اسلامی را به شکل بسیار قوی متحد کرد و هم ترفندهای دشمن را شناخت. مسلمین باید متحد باشند، اگر متحد نباشند دشمنان اسلام این قطعات کوچک را تحت بحران و فشارهای نظامی و غیر نظامی میبرند، اما اگر متحد باشند و بصیرت داشته باشند، قطعاً دشمنان اسلام نمیتوانند با یک جمعیت مسلمان متحد مقابله کنند.
2✅- مجاهدت
دومین صفت لازم برای وفاداری در عرصه نظام سیاسی، مجاهدت است، انسان باید در راه استقرار، تعالی، رشد نظام سیاسی مجاهدت کند. «یا ایها الذين آمنوا…. جاهدوا فيالله حق جهاده» (انعام/ 103 و 104). ای کسانی که ایمان آوردهاید در راه خدا جهاد کنید، به گونهای که حق جهاد بجا آورده شود، باید مجاهدت کرد، مجاهدتی درخور و شایسته نظام اسلامی است.
3✅- سربلندی در امتحانات
سومین صفت در عرصه وفاداری سربلندی در امتحانات است. تمام زندگی انسان امتحان است. زندگی سیاسی انسان هم امتحان است. امتحانات مختلف برای تمامی افراد، برای خواص امتحان سختتر، برای عوام و عموم مردم امتحان آسانتر. قاعده نظام الهی چنین است که در تمامی ابعاد زندگی انسان، از آن میان، زندگی سیاسی انسان امتحان وجود دارد. این سنت الهی است. «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَ نَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ» (محمد/ 31) میگوید ما امتحان از همگان خواهیم گرفت تا آنهایی که در راه خدا مجاهدت میکنند، صبر میکنند معلوم سازیم. در امور مختلف، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و…
✅4- استقامت
چهارمین عامل موفقیت برای وفاداری درنظام اسلامی، استقامت است؛ «و إن الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه» ( فصلت/ 30) کسانی که میگویند ما نظام اسلامی میخواهیم، نظام خدامحور میخواهیم سپس این فشارها را تحمل کردند، «ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكه» امدادهای غیبی شاملشان میشود. «ألا تخافوا ولا تحزنوا» باید نه محزون باشند و نه ترسان! چرا که خدا دارند.
عبرت
برگی از #تاریخ اسلام
🌹👇استراحت طلب ها
🌀🔴🔵🌀🔴🔵🌀
ظهر تابستان خیلی داغ بود، هنگام نماز که می شد گروهی آسایش طلب در سایه ای به استراحت پرداخته بودند و درهمان زمان گروهی دیگر که اغلب از افراد ضعیف و زحمت کش بودند، با شنیدن اذان، برای ذکر خدا و برگزاری نماز جماعت به سوی مسجد می رفتند.
💠⚜امام علی (ع) بصورتی گلایه آمیز می گویند عده ای از آن استراحت طلب های سایه نشین به من می گویند این افراد علاقمند و تلاشگر را به جرم این که ثروتی ندارند از اطرافم برانم!
📚منابع: الكامل / ج 2،ص 62-
الغارات ،ج 2 ص 498-499
شرح ابن ابى الحديد،ج 2،ص 284
تفسير عياشى ، ج 1، 360-361
بحارالانوار، ج 41، ص 118.
📚بر گرفته از کتاب سلمان فارسى – نوشته محقق بزرگ سيد جعفر مرتضى عاملى
⚜⚜نکته:
مراقب باشیم زندگی همراه با بهره گیری از وسایل الکترونیکی و دیجیتالی و فراهم بودن وسایل رفاه و آسایش باعث سستی و خمود نشود، چرا که شرکت در برنامه های جمعی مانند نمازهای جماعت وسایر اقدامات دشمن شکن به جامعه ایمانی نشاط می بخشد.
تدوین : سید محمد حسین مرکبی
مفهوم آیه ۱۹ سوره محمد و آیه ۵۵ سوره غافر مى خوانیم: (واستَغفِر لِذَنبِکَ؛ براى گناه خود طلب مغفرت کن)؟
💠 پاسخ به شبهات (#اعتقادی)
🔻 سوال:
در آیه ۱۹ سوره محمد و آیه ۵۵ سوره غافر مى خوانیم: (واستَغفِر لِذَنبِکَ؛ براى گناه خود طلب مغفرت کن) در آیه ۲ سوره فتح نیز آمده است: (لِیَغفِرَ لَکَ اللّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وما تَاَخَّرَ؛ تا خدا گناهان گذشته و آینده تو را مورد مغفرت قرار دهد.) با توجه به عصمت پیامبر (ص)، این گونه آیات را که نسبت گناه به آن حضرت مى دهند، چگونه باید معنا کرد؟
🔻 پاسخ:
🔸 درباره دو آیه نخست و درباره دعاها و مناجات هاى پیامبر و امامان معصوم (ع)که خود را گنه کار مى شمردند و استغفار مى کردند، توجیهات گوناگونى مطرح شده است.
🔸 جامع ترین توضیح براى این موارد آن است که معناى گناه در بین انسان هاى معمولى و انسان هاى معصوم تفاوت دارد. براى ما انسان هاى معمولى، گناه عبارت از ترک واجبات و انجام محرّمات است؛ ولى براى پیامبران و امامان ـ با توجه به این که آنان در اوج کمال و قرب پروردگارند ـ گناه مفهومى وسیع تر دارد؛ زیرا آنان براى خود وظایفى بالاتر از وظایف مردم عادى قایل هستند و چه بسا هر گونه توجّه به غیر خدا و محبوب حقیقى را ـ حتّى اگر از سر ضرورت باشد ـ براى خود گناهى بزرگ مى شمارند که باید براى آن از خدا طلب مغفرت کنند.
🔸 یعنى اگرچه اشتغال اینان به کارهاى عادى زندگى از سر ضرورت است؛ ولى با توجه به این که تک تک این کارها با اختیار انجام مى پذیرد، نوعى گناه براى آنان شمرده مى شود که تیرگى آن باید با استغفار بر طرف شود. این حدیث پیامبر(ص) : «دلم تیره مى گردد پس هر روز هفتاد بار استغفار مى کنم.» و نیز آیه ۵۵ سوره غافر و آیه ۱۹ سوره محمّد و آیات فراوانى را که در آن آیات پیامبران الهى از خدا طلب بخشش کرده اند، را باید همین گونه معنا کرد.
🔸 به عبارت دیگر، گناه مراتبى دارد و مغفرت نیز مراتبى دارد. مرتبه اى از گناه، انجام عمل خلاف شرع یا ترک واجب الهى است و مغفرت در مقابل این مرتبه از گناه، زدودن عذاب ها و آثار این مرتبه از گناه است. مرتبه دیگرى از گناه، مشغول شدن به غیر خداست که تیرگى خاص خود را دارد و اثر آن نیز با مغفرتى متناسب با این نوع گناه زدوده مى شود. پیامبران گرچه معصومند؛ ولى نسبت دادن نوعى از تیره شدن دل و در نتیجه بهره مندى آنان از مغفرت الهى خلاف عصمت نیست.
🔸 امّا درباره آیه ۲ سوره فتح، مفسّران احتمال دیگرى را نیز مطرح ساخته اند. به نظر برخى از مفسّران، این آیه و آیه قبلى آن، درباره فتح مکّه است.
🔸 توضیح سخن این گروه از مفسّران آن است که «ذنب» در لغت به معناى آثار شوم و تبعات یک کار است. ظهور اسلام در آغاز، زندگى مشرکان را به هم ریخت و پیامبر گرامى در صدد دگرگون ساختن ارزش هایى بر آمدند که تا آن زمان به معناى ارزش اجتماعى مطرح بود. این امر باعث شد که مشرکان، موجودى خود را در خطر ببینند؛ از این رو هر گونه تهمت و صفت ناروا را به حضرت نسبت مى دادند؛ ضدّ ایشان شایعه هاى مى ساختند؛ گناهان مختلف براى وى مى شمردند؛ او را جنگ طلب، آتش افروز، بى اعتنا به سنّت هاى راستین، فحّاش به بت ها، غیر قابل تفاهم و… مى شمردند؛ بنابراین، پیامبر از نظر مشرکان، بزرگ ترین گناهان را مرتکب شده بود و او را مستوجب عقوبت مى دانستند.
🔸 بر اساس این دیدگاه، مغفرت مورد اشاره در آیه نیز پوشاندن گناهان مورد نظر مشرکان و ایمن ساختن رسول خدا(ص) از شرّ قریش خواهد بود.